dd skin builder : The file '/files/SchoolSolar/widgets/w_49930.ascx' does not exist. چرا جهان غرب از تلاش «بریکس» در مسیر چندجانبه گرایی واهمه دارد؟
۱۴۰۲/۰۶/۲۱

چرا جهان غرب از تلاش «بریکس» در مسیر چندجانبه گرایی واهمه دارد؟

روزنامه اکسپرس تریبون پاکستان در گزارشی تحلیلی به اجلاس اخیر سران کشورهای گروه بریکس در آفریقایی جنوبی اشاره کرده است و به طرح این سوال می‌پردازد که چرا تلاش های بریکس برای چندقطبی بودن جهان، غرب را نگران می‌کند؟
چرا جهان غرب از تلاش «بریکس» در مسیر چندجانبه گرایی واهمه دارد؟

به گزارش روز سه شنبه ایرنا به نقل از روزنامه، آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد در سخنرانی خود در اجلاس اخیر بریکس در آفریقای جنوبی اعلام کرد که همانطور که جامعه جهانی به سمت چندقطبی شدن حرکت می‌کند، جهان به شدت به یک همکاری چندجانبه بر اساس منشور سازمان ملل و قوانین بین المللی نیاز دارد.

گوترش خاطرنشان کرد که ساختارهای حکمرانی جهانی امروز که پس از جنگ جهانی دوم ایجاد شد، بسیاری از کشورهای آفریقایی را که تحت حاکمیت استعماری بودند را نادیده گرفته اند.

بر اساس این گزارش، در پایان نشست سه روز اجلاس بریکس، بیانیه ای مشترک تحت عنوان بیانیه ژوهانسبورگ صادر کرد که در آن گروه بر تعهد چندجانبه گرایی فراگیر و حمایت از حقوق بین الملل، از جمله اهداف و اصول مندرج در منشور ۲ سازمان ملل متحد به عنوان ضروریات آن تاکید شد.

کشورهای بریکس همچنین نگرانی خود را در مورد استفاده از اقدامات قهری یک جانبه که با اصول منشور سازمان ملل متحد ناسازگار است و اثرات منفی به ویژه در کشورهای در حال توسعه ایجاد می‌کند، ابراز کردند.

از دیگر موضوعات مهم اجلاس بریکس موافقت با عضویت آرژانتین، مصر، ایران، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و اتیوپی به عنوان اعضای کامل بریکس از ۱ ژانویه ۲۰۲۴ است. تاکنون ۲۲ کشور برای عضویت در اجلاس بریکس اعلام آمادگی کرده اند.

بر اساس این گزارش، افزایش اعضای بریکس نشان دهنده گسترش و نفوذ بیشتر این بلوک در آینده و تلاش برای یافتن جایگاه بهتر در امور بین المللی است.

در آستانه اجلاس سران بریکس، به وضوح نگرانی غرب در رسانه‌های خبری دیده می‌شد. به زعم رسانه‌های غربی کشورهای جنوب جهانی به رهبری چین می‌کوشند تسلط غرب در امور جهان را به چالش بکشند.

حتی یکی از یک خبرگزاری غربی که در این گزارش اشاره ای به نامش نشده است حتی داستانی را بر اساس "منابع" تهیه کرد مبنی بر اینکه نارندرا مودی، نخست وزیر هند بعید است در این کنفرانس شرکت کند.

جیشانکار، وزیر امور خارجه هند در نهایت مجبور شد «شایعه» را خنثی کند، و باعث شد همتای آفریقای جنوبی خود، نالدی پاندور، به این نتیجه برسد که «کسی در تلاش بود اجلاس ما را خراب کند».

رسانه‌های غربی همچنین شروع به داستان سرایی کردند و نوشتند ماهیت پیچیده روابط بین کشورهای بریکس، به ویژه هند و چین می‌تواند در این بلوک نوظهور اختلال ایجاد کند.

این اجلاس از ۲۲-۲۴ اوت در ژوهانسبورگ پایتخت اقتصادی آفریقای جنوبی و کلانشهر اقتصادی قاره سرشار از منابع آفریقا برگزار شد، رویداد سیاسی و اقتصادی مهمی‌که غیر از سران کشورهای عضو اصلی (منهای ولادمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه که به صورت آنلاین در آن حضور داشت)، نمایندگان بیش از ۲۰ کشور خواهان پیوستن به بریکس، نمایندگان ۶۹ کشور از جنوب سیاسی جهان از جمله رهبران ۵۴ کشور آفریقایی به همراه نمایندگان سازمان‌ها و نهادهای بین المللی و منطقه ای در آن حضور داشتند و تصمیمات جدیدی را به ویژه برای خروج کشورهای عضو از سلطه دلار آمریکا و افزایش تعداد اعضای اصلی اتخاذ کردند که مقدمه چالش بزرگ آن با غرب است.

این نخستین باری نیست که غرب به انجام چنین اقداماتی دست می زند. رسانه‌های غرب بارها سعی کرده اند از طریق کمپین‌های هماهنگ جلوی رشد این بلوک را بگیرند. اکنون این سوال مطرح می‌شود که چرا بریکس به نگرانی غرب تبدیل شده است؟
در پاسخ به این سوال می‌توان چندین دلیل را برشمرد.

نخست اینکه غرب می ترسد بریکس به رقیبی برای گروه هفت متشکل از ایالات متحده، کانادا، فرانسه، آلمان، ایتالیا، ژاپن و بریتانیا تبدیل شود.

بریکس از بزرگ‌ترین و پرجمعیت‌ترین کشورهای دنیا گرفته تا متنوع‌ترین منابع و قدرتمندترین ارتش‌های جهان. کشورهای عضو بریکس ۴۲ درصد جمعیت، ۳۰ درصد سرزمین‌ها، ۲۶ درصد تولید ناخالص داخلی و ۲۰ درصد تجارت کالایی جهان را در اختیار دارد.

تنها کشور آفریقایی عضو بریکس، آفریقای‌جنوبی است که شاید در میان این غول‌ها کوچک به نظر برسد اما از نظر تولید ناخالص داخلی دومین اقتصاد بزرگ آفریقاست، سومین ارتش بزرگ آفریقا را دارد هر چند از نظر مساحت و جمعیت حدود ۶۰ میلیونی، در این قاره ششم است. پایتخت آن ژوهانسبورگ ثروتمندترین شهر و پایتخت اقتصادی به خاطر برخورداری از بزرگترین معادن طلا و الماس آفریقاست.

ضمن اینکه کشورهای بریکس از مهم‌ترین تولیدکنندگان کالا، خدمات و مواد خام در دنیا هستند و پیش‌بینی شده در آینده نه چندان دور بزرگترین شوند.

همچنین یکی از مهمترین رویکرهای اعضای بریکس این است که آنها حامی‌کشورهای در حال توسعه و کشورهای جنوب و برقرارکننده تعادل و عدالت اقتصادی در مقابله با نظام پولی و بانکی غربی است.

دوم اینکه ایالات متحده می ترسد بریکس تحت رهبری چین به اهداف ژئوپلیتیکی خود دست یابد و در نتیجه پیکربندی مجدد نظم جهانی را به خطر بیاندازد و منافع ژئوپلیتیک غربی در جهان تهدید کند.

سوم، پیوستن دو متحد کلیدی ایالات متحده در خاورمیانه از جمله عربستان سعودی و امارات به بریکس نیز ممکن است ناراحت کننده باشد. این اقدام نشان می‌دهد که این دو غول نفتی پس از ناامید شدن از کاهش تعاملات ایالات متحده در منطقه، از غرب دور می‌شوند. آنها بویژه در طول دو دولت گذشته ایالات متحده احساس کردند که نمی‌توانند برای منافع استراتژیک و امنیت خود به "اتحاد آهنین" خود با غرب اعتماد کنند. جنگ‌های یمن و سوریه و تلاش‌های نزدیک‌سازی با میانجی‌گری چین ظاهراً پارادایم‌های امنیتی در منطقه خلیج‌فارس را تغییر داده است. بیانیه ژوهانسبورگ از "تحولات مثبت" در خاورمیانه به ویژه تنش زدایی بین ریاض و تهران، پذیرش مجدد سوریه در اتحادیه عرب استقبال کرد و بر حمایت از حاکمیت و تمامیت ارضی یمن تاکید کرد.

چهارم، ایالات متحده می ترسد که گسترش و تقویت بریکس سبب سقوط دلار شود. آمریکا که از پایان جنگ جهانی دوم بر معاملات مالی جهانی حاکم بوده است، همواره کوشیده است از جایگاه خود به عنوان ابزاری برای اجرای برنامه ژئوپلیتیک خود در سطح جهانی استفاده کند. هژمونی دلار در دنیای مالی و قدرت استراتژیکی که به ایالات متحده اعطا می‌کند، مدت هاست که تمایل به دلارزدایی از تجارت جهانی را برانگیخته است.

کشورهای بریکس به مدت یک دهه در تلاش برای راه‌اندازی یک ارز مشترک بودند، اما تلاش‌های آن‌ها به دلیل باقی ماندن ۵۸ درصد از ذخایر ارزی جهانی در دلار، با مشکل مواجه شد.

جنگ اوکراین انگیزه جدیدی را برای پویش جهانی برای دلارزدایی ایجاد کرد زیرا روسیه، چین و برزیل تصمیم گرفته‌ اند دلار را برای معاملات فرامرزی کنار بگذارند و ذخایر خود را به طلا تبدیل کنند.

اکنون، پذیرش عربستان سعودی، امارات و ایران ممکن است پایان سلطنت طولانی دلارهای نفتی باشد. با حضور سه غول نفتی، بریکس تقریباً ۴۲ درصد از تولید جهانی نفت خام را تشکیل خواهد داد و این تأثیر اقتصادی ممکن است زمینه برای ظهوری ارزهای جایگزین و سقوط هر چه سریعتر دلار را فراهم آورد.

امتیاز شما